با تماشای سریال «طوبی» خلاقیت‌های یک ذهن تصویرساز را هم تماشا کنید

علیرضا زرین دست ۲۰ سال بعد از در چشم باد، با مدیریت فیلمبرداری یک سریال به تلویزیون بازگشته است.

همشهری آنلاین، شقایق عرفی‌نژاد، علیرضا زرین‌دست زمانی وارد سینما شد که فیلم فارسی حکمرانی می‌کرد و فیلمبرداری هم چندان مطرح نبود. در همین سینماست که او فیلم‌های مهمی‌را فیلمبرداری می‌کند که خارج از جریان اصلی سینما هستند. به جز سینما او در تلویزیون هم سریال‌هایی از جمله سریال تحسین‌شده دایی جان ناپلئون را فیلمبرداری کرده است. آخرین سریالی که او برای تلویزیون کار کرده، در چشم باد ساخته مسعود جعفری جوزانی است که ۲۰ سال از ساخت و پخشش می‌گذرد. او حالا بعد از دو دهه با سریال طوبی به کارگردانی سعید سلطانی که در حال تصویربرداری است، به تلویزیون برگشته است. هرچند پیش از این مدیریت فیلمبرداری چند سریال در شبکه نمایش خانگی از جمله شبکه مخفی زنان را انجام داده است.

فیلمبرداری با ذهن تصویرساز

علیرضا زرین‌دست در گفت‌وگویی که پیش از این با مجله ۲۴ داشته، گفته اولین خاطرات تصویری‌اش از فیلم‌هایی است که ندیده است. او که یکی از برادرانش نقاش است و دیگری عکاس و آن یک هم کارگردان بوده و خواهرانش هم در تبریز بازیگر تئاتر بوده اند، از کودکی در فضایی آشنا با هنر رشد کرده است. خودش در این مصاحبه گفته: «من غیرارادی از هر دو برادر یاد می‌گرفتم. در خانه ما اغلب درباره تئاتر صحبت می‌کردند زیرا خواهر و برادرهام در تبریز بازیگر تئاتر بودند و در صحبت‌های آنها متوجه می‌شدم که درباره مولیر و شکسپیر، چخوف صحبت می‌کردند، من آنها را می‌شنیدم و برایم بسیار جذاب بود. یادم می‌آید درهمان زمان کودکی وقتی خواهر و برادرهایم درباره سینما و تئاتر صحبت می‌کردند من در ذهنم از صحبت‌های آنها تصویر می‌ساختم و همه این‌ها دست به دست هم داد و از من به صورت غیرارادی شخصیتی ساخت که به سمت سینما، نور، نقاشی، عکاسی سوق پیدا کردم.»

با تماشای سریال «طوبی» خلاقیت‌های یک ذهن تصویرساز را هم تماشا کنید
پشت صحنه فیلم طلسم

خانه‌ای با فاصله سه دقیقه تا سینما

زرین دست می‌گوید در ده سالگی‌اش در خانه ای زندگی می‌کرده‌اند که طبقه پایینش یک سینما بوده است؛ سینما داریوش در خیابان قزوین. به این ترتیب او به لفظ خودش فاصله‌اش با آپارات فقط سه دقیقه بوده است: « ۱۳ سالگی بود که دیگر برادرم برای کار به شهرستان رفت و من هم به سنی رسیدم که می‌توانستم بروم سینما. فیلم‌هایی مثل شاهین مالت و کازابلانکا و همشهری کین و… را که برادرم تعریف می‌کرد دیدم. خب آن موقع فیلم داخلی که هنوز چندان ساخته نمی‌شد و از اواخر دهه‌ی ۳۰ و اوایل ۴۰ بود که کسی مثل خاچیکیان یک نوع فیلمفارسی‌سازی را شروع کرد، که بعد شاخص‌ترینشان شد گنج قارون. یادم است فیلم ضربت مرحوم خاچیکیان را یک روز جمعه در سینماسپیده دیدم. صف تا وسط‌های میدان انقلاب رسیده بود و من از روی سر مردم خودم را به گیشه رساندم و یک بلیت گرفتم!»

اولین فیلم

اولین فیلمی‌ که علیرضا زرین‌دست در آن کار کرد، ساخته برادرش بود. فیلمی‌ به نام‌هاشم خان که از معیارها و استانداردهای آن روز سینمای ایران بالاتر بود. به گفته خودش در این فیلم همه کار می‌کرده است تا خودش را نشان دهد: «هم به گروه فیلمبرداری کمک می‌کردم و هم عکس می‌گرفتم. اتفاقاً عکس‌های عکاس فیلم خراب شد و من با یک دوربین زایس ایکون عکس‌های سیاه و سفیدی گرفتم. همان‌هایی که در مطبوعات هم از آنها استفاده شد.»

در همین دوران در حالی که او دستیار بوده و امیر نادری عکاس، هردو که همخانه بودند، پایشان به اولین فیلم مسعود کیمیایی، بیگانه بیا، باز می‌شود: «کیمیایی سربیگانه بیا تلاش می‌کرد که چیزی فراتر از سینمای رایج فارسی بسازد. خب کیمیایی خیلی جوان بود و مصطفی عالمیان هم میانه خوبی با او نداشت. من دستیار عالمیان بودم و خیلی زود با کیمیایی رفیق شدم. یک روز که ته کاست کمی‌فیلم باقی مانده بود حرکت ابرها در آسمان توجه ام را جلب کرد. دوربین را برداشتم و فیلم گرفتم. کیمیایی بعداً از پلانی که گرفته بودم در نمای آخر «بیگانه بیا» استفاده کرد.»

همین سال‌هاست که ایده «خداحافظ رفیق» در ذهن او و امیر نادری شکل می‌گیرد و مدتی بعد تبدیل می‌شود به اولین کارگردانی فیلم بلند امیر نادری و اولین بازی سعید راد. فیلم هر چند در فروش موفق نیست، اما منتقدان تحسینش می‌کنند و تحویلش می‌گیرند و نقدی هم که پرویز نوری روی فیلم و فیلمبرداری آن می‌نویسد، برای زرین دست بسیار الهام‌بخش است: «در واقع او نخستین کسی بود که در مطبوعات روی کار من صحه گذاشت.»

طلسم، دست زدن‌های یک شاعر برای فیلمبردار روی پله‌های سینما

فیلم طلسم داریوش فرهنگ علاوه بر این که در کارگردانی و بازیگری بسیار موفق است و پیشنهادهای تازه ای برای سینمای ایران دارد، فیلمبرداری درخشانش هم بسیار مورد توجه قرار گرفته است. معروف‌ترین سکانس این فیلم، یکی از سخت‌ترین‌های آن از نظر فیلمبرداری هم هست. این سکانس در تالار آیینه گرفته شده و زرین‌دست باید طوری در میان آینه‌ها دوربینش را قرار می‌داده که در هیچ آینه‌ای نمایان نباشد. داریوش فرهنگ در باره فیلمبرداری این سکانس گفته است: «در این صحنه‌ها دوربین در میان آینه‌ها حرکت می‌کند و فیلمبرداری کاری بسیار سخت بود. این سکانس‌ها برای به سرنجام رسیدن ۱۰ روز زمان برد. امیر اثباتی، علیرضا زرین دست و من، دکور این بخش را طراحی کرده بودیم و زرین دست طوری فیلمبرداری کرد که در آیینه‌ها تصویر دوربین و افراد دیگر نباشد.»

خود زرین‌دست هم خاطره جذابی از اکران فیلم در جشنواره دارد: « همیشه عادت دارم برای تماشای آثار خود در تاریکی وارد سالن سینما شوم چون از این که آدم‌ها درباره کارم تعریف کنند خجالت می‌کشم. آن سال نیز به همین شیوه در تاریکی به نیت تماشای فیلم وارد بالکن سینما آزادی شدم. سالن مملو از تماشاگر بود و بسیاری ایستاده یا نشسته بر کف سالن «طلسم» را تماشا می‌کردند، حتی یادم است که خودم هم ایستاده فیلم را نگاه کردم!
زرین‌دست گفت: فیلم که تمام شد با استقبال و تشویق بسیاری از جانب مخاطبان روبه‌رو شد؛ من هم سریع از سالن بیرون آمدم. به خاطر می‌آورم که از پله‌ها پایین می‌رفتم که از آن سمت با یکی از شعرای برجسته معاصر کشور یعنی زنده‌یاد «محمدعلی سپانلو» روبه‌رو شدم که از پله‌ها بالا می‌آمد و درست روبه‌روی من توقف کرد. او ناگهان برای من دست زد و شروع به تشویق کردنم کرد. با دست زدن ایشان، انبوه جمعیت نیز به او پیوستند و وقتی به خودم آمدم، دیدم که کل جمعیت داخل سینما آزادی شروع به تشویق من کرده‌اند. درهمان لحظات بود که سپانلو به من گفت تو در سن کم به درجه استادی رسیدی. بدون اغراق می‌گویم که این جمله بهترین و شیرین‌ترین جمله‌ای بود که تا به حال از زبان کسی شنیده بودم و بسیار به دلم نشست.»

با تماشای سریال «طوبی» خلاقیت‌های یک ذهن تصویرساز را هم تماشا کنید
پشت صحنه فیلم متروپل

زرین دست، کیمیایی، کیارستمی

علیرضا زرین‌دست بعد از بیگانه بیا، ۷ فیلم دیگر هم با کیمیایی کار کرده است. از جمله خط قرمز که در باره آن گفته ایده تفاوت کنتراست‌های نوری از آغاز تا پایان فیلم را که باعث می‌شود فضای خفه‌کننده خانه به تماشاگر القا شود، او مطرح کرده و کیمیایی هم پذیرفته است. ضیافت، حکم و رئیس هم از دیگر فیلم‌هایی هستند که زرین دست و کیمیایی در کنار هم بوده‌اند: «قبلاً در دو دوره کاری مختلف با کیمیایی کار کرده بودم اول انقلاب سر «خط قرمز» و یک دهه قبل با «ضیافت» و «فریاد». در تجربه‌های متاخرم با کیمیایی او را کارگردانی با توانایی‌های به مراتب بیشتر و کمال یافته تر دیدم. کارگردانی که توانایی خاصی در ایجاد فضا برای خلاقیت عوامل دارد. کیمیایی به من اعتماد به نفس می‌داد و قوای خلاقه ام را در جهت سناریو به حرکت می‌انداخت. در «حکم» من لذت همکاری با یک کارگردان برجسته را بعد از سال‌ها چشیدم.»

عباس کیارستمی‌کارگردان دیگری است که زرین‌دست تجربه همکاری با او دارد. او فیلم تجربه کیارستمی ‌را یکی از فیلم‌های محبوبش می‌داند و گفته است: «این فیلم سیاه و سفید به نظرم فیلم فوق العاده‌ای است، آن را خیلی دوست دارم و مورد تحسین منتقدان ایرانی و خارجی قرار گرفته است.» زرین دست که ۵ تجربه مشترک با عباس کیارستمی‌داشته گفته اولین همکاری من با کیارستمی‌در «زنگ تفریح» بود و بعد از آن فیلم «تجربه» که به صورت سیاه و سفید کار کردیم و بعد از آن هم «گزارش»، «کلوزآپ» و «همسرایان.»

تیتراژ فیلم «رشید» ساخته پرویز نوری را کیارستمی ‌ساخته و آشنایی زرین دست با کیارستمی ‌در همین تیتراژ بود که آن را فیلمبرداری کرده است. ضمن این که بعضی از پلان‌های فیلم «نان و کوچه» را هم او گرفته است.

کد خبر 873129 منبع: همشهری آنلاین

  • ناهید کیانی : دلم می‌خواست هواپیما سقوط کند و من به خانه نرسم | یکی از بازیگران مطرح سینما علیه من استوری کرده بود…

  • نیوشا ضیغمی و «پول و پارتی» | ۲ سال به خاطر زندگی شخصی ام از سینما…

  • سکانسی از بازیگر سریال متهم گریخت که دیروز درگذشت |‌ ببینید

  • دستمزد باورنکردنی خانم بازیگر برای پرفروش‌ترین فیلم‌ تاریخ سینما

  • این بازیگر را در سریال جدید نمایش خانگی نمی شناسید! | ببینید

  • جزئیاتی تازه درباره سریال سرزمین مادری ؛ از روایت تاریخ معاصر تا شهاب حسینی و بهمن ۱۳۵۷ و…

  • چرا فیلم‌های پربازیگر سینما هم این روزها مخاطب ندارد؟

  • دفاع جانانه میهمان بی بی سی از ایران | فرداروزی که موشکی وارد ایران می‌شود اجازه نمی‌گیرد که خانه طرفدار جمهوری اسلامی برود یا خانه مخالف

  • از ترس حمله ایران خوابم نمی‌برد

  • حسن یزدانی به خط پایان رسید | دبیر قبلا اعلام کرده بود

  • شوفران شبدیزهای شب‌رو

  • ناهید کیانی : دلم می‌خواست هواپیما سقوط کند و من به خانه نرسم | یکی از بازیگران مطرح سینما علیه من استوری کرده بود…

  • اعتراف رقیب حسن یزدانی؛ این پیروزی برایم شیرین نیست

  • زندگینامه: مبینا نعمت زاده (متولد ۱۳۸۴)

  • دفاع جانانه میهمان بی بی سی از ایران | فرداروزی که موشکی وارد ایران می‌شود اجازه نمی‌گیرد که خانه طرفدار جمهوری اسلامی برود یا خانه مخالف

  • از ترس حمله ایران خوابم نمی‌برد

  • حکم پزشکیان؛ رئیس سازمان انرژی اتمی منصوب شد | متن حکم

  • اعتراف رقیب حسن یزدانی؛ این پیروزی برایم شیرین نیست

  • حسن یزدانی به خط پایان رسید | دبیر قبلا اعلام کرده بود

  • ناهید کیانی : دلم می‌خواست هواپیما سقوط کند و من به خانه نرسم | یکی از بازیگران مطرح سینما علیه من استوری کرده بود…

  • استوری احساسی محمد بنا برای حسن یزدانی | عکس

  • نقطه صفر ایران اینجاست | ارتفاع از سطح دریا در ایران از این نقطه محاسبه می شود

  • گاریدو شخصا مجوز مذاکره با یک بازیکن را گرفت | گزینه سرمربی پرسپولیس برای دفاع چپ

  • تصاویری از وضعیت مردم روستای حسن یزدانی هنگام فینال | اتفاقی که شب تلخ را رقم زد

دیدگاهتان را بنویسید